برهمدوزی. [ ب َ هََ ] ( حامص مرکب ) بهم دوزی.درزبندی : قِلافة؛ برهمدوزی تخته های کشتی و قیراندودگی درزهای آن. ( از منتهی الارب ). رجوع به دوختن شود.- برهم دوزی کردن ؛ بستن درزها مانند درز تخته های کشتی. ( ناظم الاطباء ).