برهم نشاندن. [ ب َ هََ ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) برهم نشانیدن. یکی را بر زبر دیگری گذاشتن. ( یادداشت دهخدا ). اِلباد. ( تاج المصادر بیهقی ). تَراکب. ( ترجمان القرآن جرجانی ). تَلبید. رَکم. ( تاج المصادر بیهقی ).