برهان علیت ( به انگلیسی: The Causal or cosmological Argument ) که به نام های برهان علت اول، برهان سببیت و برهان کیهان شناختی نیز خوانده می شود، هم در جهت نفی وجود خدا و هم در جهت اثبات وجود خدا بکار گرفته شده است. [ ۱] برهان یادشده بر این مبناست که مجموعهٔ جهان از یک مبدأ سرچشمه می گیرد و در سیر تکاملی خود با وجود واسطه ها به سوی همان مقصد بازمی گردد.
نخستین کسانی که به طور گسترده مفهوم علیت را در نوشته های خود مطرح کردند؛ افلاطون و ارسطو بودند. ارسطو با طرح مفهوم علت غایی، سعی کرد از علیت به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا بهره گیرد. همچنین دومین برهان توماس آکویناس در اثبات وجود خدا همین برهان بود. در میان معاصران نیز فردریک کاپلستون از جمله قائلان به این برهان است.
برخی فیلسوفان مسلمان مانند ملاصدرا، سهروردی، طباطبایی نیز علت غایی را علت العلل و غایةالغایات نامیده اند؛ و در اثبات خدا به آن تمسک جسته اند. [ ۲]
برای آشنایی، مثالی گفته می شود. فرض کنید دو نفر می خواهند با هم مسابقه بدهند. حال اگر نفر اول به نفر دوم بگوید تا تو حرکت نکنی من شروع به حرکت نمی کنم و نفر دوم هم به نفر اول بگوید تا تو حرکت نکنی من هم حرکت نمی کنم، در این صورت هیچگاه این مسابقه شروع نمی شودو هیچ کدام از آن دو شروع به حرکت نمی کنند. به این حالت دور گفته می شود و آن محال است، به آن مصرح می گویند چون واسطه ای بین نفر اول و دوم وجود ندارد.
به تصریح مدافعان برهان، اگر فرض کنیم علتِ وجودی موجودی، خود او باشد؛ یعنی وجود موجود بر خود متوقف باشد، در این حالت موجود چون علت خود است، باید سابق بر خود باشد، و چون معلول خودش است، باید متأخر از خود باشد. لازمهٔ این امر اجتماع نقیضین است. بنابرین به تناقض رسیدیم و دور باطل است. [ ۳] [ ۴]
همان تعریف مصرح است. با این تفاوت که، در مثال سه نفر وجود دارند؛ یعنی بین نفر اول و نفر دوم واسطه وجود دارد که آن نفر سوم باشد.
برای آشنایی، مثالی زده می شود. در همان مثال مسابقه فرض کنید بی نهایت آدم وجود دارد، و هر کدام به نفر بعدی می گوید تا تو حرکت نکنی من حرکت نمی کنم، در این صورت هم مانند حالت دور مسابقه شروع نمی شود و هیچ کس حرکت نمی کند، این حالت هم محال است.
معنای لغوی تسلسل این است که اموری، زنجیروار، به دنبال هم واقع شوند، خواه حلقه های این زنجیره متناهی باشد، خواه نامتناهی، و خواه میان آن ها رابطهٔ علی برقرار باشد، خواه نباشد. اما در معنای فلسفی، تسلسل عبارت است از ترتُّب یک شیء بر شیء دیگر و ترتب شیء دوم بر سوم و سوم بر چهارم و به همین سان تا بی نهایت، به گونه ای که این اشیاء بالفعل و با هم موجود باشند، خواه از دو طرف یا از یک طرف استمرار یابد. [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنخستین کسانی که به طور گسترده مفهوم علیت را در نوشته های خود مطرح کردند؛ افلاطون و ارسطو بودند. ارسطو با طرح مفهوم علت غایی، سعی کرد از علیت به عنوان برهانی برای اثبات وجود خدا بهره گیرد. همچنین دومین برهان توماس آکویناس در اثبات وجود خدا همین برهان بود. در میان معاصران نیز فردریک کاپلستون از جمله قائلان به این برهان است.
برخی فیلسوفان مسلمان مانند ملاصدرا، سهروردی، طباطبایی نیز علت غایی را علت العلل و غایةالغایات نامیده اند؛ و در اثبات خدا به آن تمسک جسته اند. [ ۲]
برای آشنایی، مثالی گفته می شود. فرض کنید دو نفر می خواهند با هم مسابقه بدهند. حال اگر نفر اول به نفر دوم بگوید تا تو حرکت نکنی من شروع به حرکت نمی کنم و نفر دوم هم به نفر اول بگوید تا تو حرکت نکنی من هم حرکت نمی کنم، در این صورت هیچگاه این مسابقه شروع نمی شودو هیچ کدام از آن دو شروع به حرکت نمی کنند. به این حالت دور گفته می شود و آن محال است، به آن مصرح می گویند چون واسطه ای بین نفر اول و دوم وجود ندارد.
به تصریح مدافعان برهان، اگر فرض کنیم علتِ وجودی موجودی، خود او باشد؛ یعنی وجود موجود بر خود متوقف باشد، در این حالت موجود چون علت خود است، باید سابق بر خود باشد، و چون معلول خودش است، باید متأخر از خود باشد. لازمهٔ این امر اجتماع نقیضین است. بنابرین به تناقض رسیدیم و دور باطل است. [ ۳] [ ۴]
همان تعریف مصرح است. با این تفاوت که، در مثال سه نفر وجود دارند؛ یعنی بین نفر اول و نفر دوم واسطه وجود دارد که آن نفر سوم باشد.
برای آشنایی، مثالی زده می شود. در همان مثال مسابقه فرض کنید بی نهایت آدم وجود دارد، و هر کدام به نفر بعدی می گوید تا تو حرکت نکنی من حرکت نمی کنم، در این صورت هم مانند حالت دور مسابقه شروع نمی شود و هیچ کس حرکت نمی کند، این حالت هم محال است.
معنای لغوی تسلسل این است که اموری، زنجیروار، به دنبال هم واقع شوند، خواه حلقه های این زنجیره متناهی باشد، خواه نامتناهی، و خواه میان آن ها رابطهٔ علی برقرار باشد، خواه نباشد. اما در معنای فلسفی، تسلسل عبارت است از ترتُّب یک شیء بر شیء دیگر و ترتب شیء دوم بر سوم و سوم بر چهارم و به همین سان تا بی نهایت، به گونه ای که این اشیاء بالفعل و با هم موجود باشند، خواه از دو طرف یا از یک طرف استمرار یابد. [ ۵]
wiki: برهان علیت