( برهان آوردن ) برهان آوردن. [ ب ُ وَ دَ ] ( مص مرکب ) استدلال. دلیل آوردن. حجت آوردن. اقامه دلیل کردن : سخن عشق زینهار مگوی یا چو گفتی بیار برهانش.سعدی.همان انگار که تقریر این سخن نکردم و برهان و بیان نیاوردم. ( گلستان سعدی ).