برهاء. [ ب َ] ( ع ص ) مؤنث أبره. بحال خود آمده بعد از بیماری و سرخ و سپید شده. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، بُرْه. ( اقرب الموارد ). و رجوع به بَره شود.