بره بره
لغت نامه دهخدا
- بره بره شدن ؛ دارای شیارهای موازی گشتن چنانکه در جاده های خاکی ، ابر و شیر و امثال آن. به قطعاتی از هم جدا شدن. ( یادداشت دهخدا ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
بُرّه بُرّه:دارای چین خوردگی های نزدیک به هم. خیزابی وناهموار شدن. نمونه: آبگیر در وزش باد بُرّه بُرّه می شد. ( کلیدر ج ۱۰ص۲۷۱۴ ) محمدجعفر نقوی