برنشیت
/boronSit/
مترادف برنشیت: ورم ریه، ورم نایژه ها
برابر پارسی: سینه پهلو
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- برنشیت حاد ؛ نوعی از برنشیت که درزمستان بعلت سرماخوردگی شدید بروز کند. ( فرهنگ فارسی معین ).
- برنشیت مزمن ؛ نوعی از برونشیت که جایگیر و کهنه و بدان سبب باخطر شده باشد. ( از فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
* برنشیت حاد: (پزشکی ) نوعی برونشیت که در زمستان در اثر سرماخوردگی بروز می کند.
* برنشیت مزمن: (پزشکی ) نوعی برونشیت که کهنه و جاگیر شده باشد.
مترادف ها
برونشیت، برنشیت، اماس نایژه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید