برنشاء

لغت نامه دهخدا

برنشاء. [ ب َ ن َ ] ( ع اِ ) مردم ، گویندماأدری أی البرنشاء هو؛ یعنی ندانم او چه کسی است. ( از منتهی الارب ). برنساء. و رجوع به برنساء شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس