برنده شدن


معنی انگلیسی:
carry, overcome, outmatch, win

پیشنهاد کاربران

بَرنده شدن: بُردن، موفقیت، سرفرازی، . . . | بُرنده شدن: تیز شدن
پیروزی
دست بردن =
فائق شدن در شرط و نذر وقمار و مسابقه و امثال آن. بر کسی غالب آمدن در قمار. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . چیره شدن بر همبازی در قمار. غالب آمدن بر حریف در بازی :
هرچه هستی جان ما قربان تست
...
[مشاهده متن کامل]

دست بردی دست و بازویت درست.
مولوی.
بیم جانست درین بازی بیهوده مرا
چکنم دست تو بردی که دغل باخته ای.
سعدی.
گفتم که بشوخی ببرد دست از ما
زین دست که او پیاده می داند برد.
سعدی.
سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق تست
دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد.
سعدی.
فغان که با همه کس غائبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دغا ببرد.

بپرس