براندن استارک، ملقب به برَن، شخصیتی داستانی ایجادشده توسط نویسنده آمریکایی جرج آر. آر. مارتین در سری رمان های ترانه یخ و آتش و اقتباس تلویزیونی آن بازی تاج وتخت با نقش آفرینی ایزاک همپستد رایت است. وی فرزند چهارم لرد ند استارک و همسرش بانوی کتلین استارک است. برن در اوایل سریال توسط یکی از افراد مهم سلطنتی از بالای برج به زمین انداخته می شود، او از مرگ نجات پیدا می کند اما به صورت دائم فلج می شود.
در ادامه برن استارک در یک سفر طولانی و خطرناک در قالب زاغ سه چشم که با تغییر حالت چشم در قالب کلاغ سه چشم با توانایی پرواز در هر مکان و دیدن وقایع در لحظه و همینطور توانایی ورود به گذشته و دیدن وقایع اتفاق افتاده در هر مکان را نیز دارد، و در نتیجه از تمامی وقایع مهم در لحظه حال و در گذشته مطلع است. وی به بالاترین توانایی در بین انسان ها دست پیدا می کند و همین باعث به سلطنت رسیدن و پادشاه شدن او می شود.
برَن استارک پسر دوم و چهارمین فرزند ادارد و کتلین استارک است. او پس از درگذشت عمویش، براندن به این اسم نام گذاری شد. گرگ او «سامر» ( تابستان ) نام دارد. در طول بازدید شاه رابرت براتیون از وینترفل، او به شکل اتفاقی وارد جایی می شود که در آن ملکه سرسی و برادرش جیمی لنیستر در حال معاشقه و نزدیکی جنسی هستند. به همین دلیل برَن توسط جیمی از پنجره به پایین پرت می شود.
پاهای برن به دلیل افتادن از ارتفاع زیاد برای همیشه فلج می شوند. پس از مدتی شخصی برای کشتن برن تلاش می کند، اما سامر، گرگ دست آموز همراه برَن، به کمک مادرش کتلین آمده و قاتل را می کشد. هنگامی که برن به هوش می آید متوجه می شود که از کمر به پایین فلج شده است و مجبور است همراه «هودور» ( مستخدم آن ها ) جابه جا گردد.
او نمی تواند اتفاقی که موجب پرت شدنش شد را پس از به هوش آمدن به یاد بیاورد. وی کم کم متوجه می شود که توانایی دریافت ارتباط با ذهن گرگش را به دست آورده و یک وارگ یا اسکین چِنجر شده است ( وارگ شخصی است که توانایی ورود به ذهن یک حیوان را دارد و می تواند اعمال آن حیوان را کنترل کند ) .
پس از تاج گذاری برادرش راب در شمال، برن به عنوان جانشین او و فرماندهٔ وینترفل می شود. پس از اینکه «تیون گریجوی» وینترفل را تصرف می کند برن پنهان می شود. تیون برای محکم کردن ادعای خود بر وینترفل دو پسر یتیم را می کشد و به مردم وینترفل اعلام می کند که برن و برادر کوچک ترش ریکان را کشته است. پس از اینکه اطرافیان تیون به او خیانت می کنند و وینترفل غارت می شود، برن، هودور، ریکن، اوشا و گرگ هایشان به سمت شمال می روند تا برادر ناتنی بزرگترشان، جان اسنو را پیدا کنند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر ادامه برن استارک در یک سفر طولانی و خطرناک در قالب زاغ سه چشم که با تغییر حالت چشم در قالب کلاغ سه چشم با توانایی پرواز در هر مکان و دیدن وقایع در لحظه و همینطور توانایی ورود به گذشته و دیدن وقایع اتفاق افتاده در هر مکان را نیز دارد، و در نتیجه از تمامی وقایع مهم در لحظه حال و در گذشته مطلع است. وی به بالاترین توانایی در بین انسان ها دست پیدا می کند و همین باعث به سلطنت رسیدن و پادشاه شدن او می شود.
برَن استارک پسر دوم و چهارمین فرزند ادارد و کتلین استارک است. او پس از درگذشت عمویش، براندن به این اسم نام گذاری شد. گرگ او «سامر» ( تابستان ) نام دارد. در طول بازدید شاه رابرت براتیون از وینترفل، او به شکل اتفاقی وارد جایی می شود که در آن ملکه سرسی و برادرش جیمی لنیستر در حال معاشقه و نزدیکی جنسی هستند. به همین دلیل برَن توسط جیمی از پنجره به پایین پرت می شود.
پاهای برن به دلیل افتادن از ارتفاع زیاد برای همیشه فلج می شوند. پس از مدتی شخصی برای کشتن برن تلاش می کند، اما سامر، گرگ دست آموز همراه برَن، به کمک مادرش کتلین آمده و قاتل را می کشد. هنگامی که برن به هوش می آید متوجه می شود که از کمر به پایین فلج شده است و مجبور است همراه «هودور» ( مستخدم آن ها ) جابه جا گردد.
او نمی تواند اتفاقی که موجب پرت شدنش شد را پس از به هوش آمدن به یاد بیاورد. وی کم کم متوجه می شود که توانایی دریافت ارتباط با ذهن گرگش را به دست آورده و یک وارگ یا اسکین چِنجر شده است ( وارگ شخصی است که توانایی ورود به ذهن یک حیوان را دارد و می تواند اعمال آن حیوان را کنترل کند ) .
پس از تاج گذاری برادرش راب در شمال، برن به عنوان جانشین او و فرماندهٔ وینترفل می شود. پس از اینکه «تیون گریجوی» وینترفل را تصرف می کند برن پنهان می شود. تیون برای محکم کردن ادعای خود بر وینترفل دو پسر یتیم را می کشد و به مردم وینترفل اعلام می کند که برن و برادر کوچک ترش ریکان را کشته است. پس از اینکه اطرافیان تیون به او خیانت می کنند و وینترفل غارت می شود، برن، هودور، ریکن، اوشا و گرگ هایشان به سمت شمال می روند تا برادر ناتنی بزرگترشان، جان اسنو را پیدا کنند.
wiki: برن استارک