برق سنج

/barqsanj/

معنی انگلیسی:
electric meter, galvanometer

لغت نامه دهخدا

برق سنج. [ ب َ س َ ] ( اِ مرکب ) دستگاه سنجیدن و اندازه گیری برق. کنتور برق.

فرهنگ فارسی

دستگاه سنجیدن و اندازه گیری برق کنتور برق .

فرهنگستان زبان و ادب

{electrometer} [فیزیک] اسبابی برای اندازه گیری ولتاژ بدون آنکه جریان قابل ملاحظه ای از آن عبور کند

جدول کلمات

الکترومتر

مترادف ها

electrometer (اسم)
برق سنج، کهربا سنج

electroscope (اسم)
برق سنج، برق نما، برق یاب، تعیین کننده برق

galvanometer (اسم)
برق سنج، کهربا سنج، گالوانومتر

responder (اسم)
برق سنج، جواب گو، پاسخگو، ماده اصلی خرج فشنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس