دیکشنری
مترجم
بپرس
برق برق زدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
برق برق زدن. [ ب َ ب َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) درخشیدن.سخت صیقلی بودن. سخت براق بودن. رجوع به برق شود.
فرهنگ فارسی
درخشیدن سخت صیقلی بودن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها