برفوزیدن.[ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) فوزیدن. آروغ زدن : شبان تاری بیدار چاکر از غم عشق گهی بگوید و گاهی بریش برفوزد.طیان.و رجوع به فوزیدن شود.