برفه

لغت نامه دهخدا

برفه. [ ب َ ف ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش شهربابک شهرستان یزد. سکنه آن 542 تن. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 10 ).

برفه. [ ] ( اِ ) به لهجه طبری ابروست. ( یادداشت مؤلف ).

گویش مازنی

/berfe/ ابرو - به معنی بلند نیز استعمال می شود

دانشنامه عمومی

برفه، روستایی در دهستان خاتون آباد از توابع بخش مرکزی شهرستان شهربابک در استان کرمان است. [ ۱]
این روستا در دهستان خاتون آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۵۳۰ نفر ( ۱۶۹ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس برفه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

برفه یعنی ابرو - معنی ( رف ) بلندی است
در مازندرانی ( رف ) به معنی بلندی است و ( برفه ) یعنی ابرو

بپرس