برفزودن. [ ب َ ف ُ دَ ] ( مص مرکب ) برافزودن. افزایش دادن. اضافه کردن : هر آنکس که او تاج شاهی ربودبر آن تخت چیزی همی برفزود.فردوسی.از ایرج دل ما همی تیره بودبر اندیشه اندیشه ها برفزود.فردوسی.همان نیز زایرانیان هرکه بودبر اندازه شان پایگه برفزود.فردوسی.