دیکشنری
مترجم
بپرس
برف سنب
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
برف سنب. [ ب َ سُمْب ْ ] ( نف مرکب ) سوراخ کننده برف. ثاقب الثلج. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
سوراخ کننده برف ثاقب الثلج .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها