برغوثی

لغت نامه دهخدا

برغوثی. [ ب َ ] ( اِ ) بیونانی بزرقطونا. ( تحفه حکیم مؤمن ). برغونی. ( فهرست مخزن الادویه ). فسیلیون. قطونا. اسفرزه. ( ناظم الاطباء ). اسپرزه. شکم پاره. اسفیواس. ( یادداشت مؤلف ). تخمی است که آنرا بفارسی اسفیوس و بعربی بزرقطونا و بشیرازی بنکو و بیونانی فسلیون خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). و رجوع به تحفه حکیم مؤمن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس