برغمدی

زمانی مسجد بالای روستا بوده که برغمد از مسجد به سمت پاعین بوده که ان زمان منطقه عمارت نشین میگفتند به گفته دوستان اسم قدیم برغمد شهر کل بوده وکمکم به برغمد تعقیر کرده در زمان قدیم چشمه اهوی برغمد ابی خوروشان داشته که تا ازداوارکه روستایی هست در پاین جوین در جریان بوده است بنده خودم در ایستگاه نقاب منتظر قطار بودم که یه اقایی پیرمرد بقل من روی صندلی نشست ازم پرسید اهل کجایی بندهم عرض کردم برغمد ایشان فرمودن من هم از اب چشمه اهو سم دارم عرض کردم مگه شما اهل برغمدی فرمودن نه پرسیدم پس چه جوری از اب چشمه اهو سم داری گفتند قبلنها اب چشمه اهوی برغمد تا ازادوار در جریان بوده اینو خودم از اون اقا شنیدم روایت شده که در زمان قدیم کشاورزی بوده که مشقول اب دهی زمینهاش بوده خسته وگرسنه سفره نونشو باز میکنه که نوش جان کنه میبینه نونش خیلی خشک شده میخواد بزنه تو اب که اب همون تیکه نان خشکشم را میبره اونجاه میگه الاهی برقت بزنه که همین تیکه نان خشک را هم بمن ندیدی بعد ردبرق میزنه واب چشمه خشک میشه به همین اندازه ای که الان جاری هست این روایت به نظر بنده دروسته چون اینو از مهندسین زمین شناسم شنیدم که گفت چشمه رو ردو برق زده ولی به مرور زمان دوباره باز میشه ولی چقد طول میکشه معلوم نیست

به روستای برغمد
ونوشته
برغمد بر وزن چرخ زد دیهی است در شش فرسنگی سبزوار ( بیهق ) ومی نویسد
که مغول بدین ناحیه حمله برد ه
واین نشان
دیرینگی و قدمت این روستا است که چند صد سال تاریخ و قدمت دارد
در همین کتاب در مورد
نام و معنای برغمد
نوشته شده {در ابتدا نام روستا ها ی زیر
ششتمذ فرومذ
و برغمذ بوده است و مذ به جایی گویند که شکوفه های بادام بسیار است
و اشاره درستی هم هست
چرا که در ناحیه برغمد
درخت بادام بسیار بوده است همانطور که در ناحیه
شهرستان ششتمد و فرومد هم بادام بسیار بوده است
البته
چندین سال است
که بعلت کرم ساقه خوار یا همان خراط بسیاری ازاین درختان آسیب خورده یا خشک شده اند
دلیل دیگر آن مهاجرت جوانان از روستا و شهر نشین شدن انهاست
و پدران و پدر بزرگان زحمت کش و کشاورز و دلبسته به این درختان چشم از دنیا فرو بسته اند ( روحشان شاد )
عزیزان که به کتاب دسترسی دارند به مطالعه کتاب توصیه می کنم