برغالیدن. [ ب َ دَ ] ( مص مرکب ) برغلانیدن. برآغالیدن. برانگیختن. تحریک و اغوا کردن. || افکندن وبرکندن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به برآغالیدن شود.