( برطمة ) برطمة. [ ب َ طَ م َ ] ( ع مص ) برآماسیدن از خشم. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ). فروهشته لب شدن از خشم. خشم گرفتن ( اوبهی ). || بخشم درآوردن کسی را. لازم و متعدی استعمال شود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || تاریک شدن شب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ذیل اقرب الموارد ). برطمة. [ ب َ طَ م َ ] ( ع اِ ) نوعی از بازی است. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). برطنة. و رجوع به برطنة شود.