برصاء
لغت نامه دهخدا
- حیة برصاء ؛مار پیسه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
|| ارض برصاء؛ زمین گیاه چریده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || ( اِخ ) لقب مادر شبیب شاعر و نام او امامة یا قرصافة بود.
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید