بِرِشت، بِرتولد (۱۸۹۸ـ۱۹۵۶)(Brecht, Bertolt)
بِرِشت، بِرتولد
نمایش نامه نویس و شاعر آلمانی و یکی از مهم ترین چهره های تئاتر قرن ۲۰. مارکسیستی متعهد بود و قصد داشت تئاتری حماسی بیافریند، که هدف آن ازبین بردن «تعلیق ناباوری» در تئاتر بود، و بدین ترتیب نگرشی انتقادی را دربارۀ موضوع نمایش در تماشاگر ایجاد کند و او را به شرکت فعالانه در آن ترغیب کند. با اقتباس از اپرای گدایان، اثر جان گِی، اپرای سه پولی (۱۹۲۸) را نوشت که کورت وایل آهنگ آن را تنظیم کرد. برخی نمایش نامه های بعدی برشت عبارت اند از ننه دلاور و فرزندانش (۱۹۴۱)، دربارۀ جنگ سی ساله، و دایرۀ گچی قفقازی(۱۹۴۵). برشت، که ضدنازی بود، در ۱۹۳۳ از آلمان به اسکاندیناوی و ایالات متحده امریکا رفت؛ پس از جنگ جهانی دوم شهروند اتریش شد. در ۱۹۴۹ گروه تئاتری برلینر آنسامبل را در آلمان شرقی تشکیل داد و در همان سال رسالۀ کوتاه دربارۀ تئاتر را منتشر کرد که بیان موجز فلسفۀ نمایشی وی بود. از دیگر آثار اوست زندگی گالیله (۱۹۳۸)،زن خوب سچوان (۱۹۴۳)، وصعود مقاومت پذیر آرتورو اویی (۱۹۵۸). برشت در آوگسبورگزاده شد و در دانشگاه های مونیخ و برلین تحصیل کرد. نویسندگی را پس از پایان جنگ جهانی اول آغاز کرد و نخست باطبل ها در شب (۱۹۲۲) مشهور شد که نمایشی اکسپرسیونیستی با مضمون کهنۀ «بازگشت جنگجو» در بافتی نو بود. در همان سالبعل و درپی آندر جنگل شهرها (۱۹۲۴) را نوشت. برشت همچنین بالادهایی به سبک فرانسوآ ویونمی سرود که مجموعه ای از آن ها را در کتاب دعای خانگی (۱۹۲۷) انتشار داد. این نوع شعر رفته رفته جزء مکمل نمایش نامه های او شد.اپرای سه پولی اپرایی به سبک بالاد است. برشت با همکاری کورت وایل نمایش نامۀ عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی(۱۹۲۷) را در قالب اپرا بالاد تدوین کرد. در همین زمان نمایش نامه های آموزشی (۱۹۲۹ـ۱۹۳۴) را نوشت که آثاری نوگرا و کوتاه به شیوۀ نمایش نامه های اخلاقی قرون وسطا با مضامین مارکسیستی بودند. کمال و پختگی اغلب آثار برشت به دورۀ تبعیدش از آلمان برمی گردد. چندین شعر و نمایش نامۀ کوتاه و پرشور ضدنازی نیز نوشت که در مجموعۀترس و نکبت رایش سوم (۱۹۴۵) گردآمده اند. در ۱۹۴۷ به کمیتۀ فعالیت های ضدامریکایی احضار شد و این در زمانی بود که عضویت در حزب کمونیست را انکار کرد، ولی اندک زمانی بعد امریکا را ترک گفت. ابتدا به سوئیس رفت و در ۱۹۴۹ که در برلین شرقی (سابق) تئاتری در اختیارش قرار گرفت، به آلمان شرقی بازگشت. نظام آلمان شرقی با حمایت از برشت و با هدف استفاده از او برای تبلیغات کمونیستی جایگاه ادبی خاصی برای او قائل شد. با این همه، برشت تا آن هنگام که مقامات کاملاً از او روی برتافتند، استقلال هنری خود را حفظ کرد و اپرای لوکولوس وی پس از نخستین شب در ۱۹۵۱ توقیف شد. برشت به منظور اجرای نمایش نامه های بعدی خود گروهی بازیگر، تهیه کننده، و طراح در برلینر آنسامبل گردآورد که همسرش، هلنه وایگل، ازجمله بازیگران آن بود. این گروه با سفر در اروپای غربی و با هدایت برشت توانست شگردهای گوناگون وی را در ازمیان بردن توهّم نمایشی کاملاً نشان دهد. این شگردها مشتمل بودند بر تفسیر بی طرفانه، اشتباه عمدی در خواندن سطرها، تک گویی بازیگران در خطاب به تماشاگران، و نیز الحاق بالادها و موسیقی ساز و ضربی.
بِرِشت، بِرتولد
نمایش نامه نویس و شاعر آلمانی و یکی از مهم ترین چهره های تئاتر قرن ۲۰. مارکسیستی متعهد بود و قصد داشت تئاتری حماسی بیافریند، که هدف آن ازبین بردن «تعلیق ناباوری» در تئاتر بود، و بدین ترتیب نگرشی انتقادی را دربارۀ موضوع نمایش در تماشاگر ایجاد کند و او را به شرکت فعالانه در آن ترغیب کند. با اقتباس از اپرای گدایان، اثر جان گِی، اپرای سه پولی (۱۹۲۸) را نوشت که کورت وایل آهنگ آن را تنظیم کرد. برخی نمایش نامه های بعدی برشت عبارت اند از ننه دلاور و فرزندانش (۱۹۴۱)، دربارۀ جنگ سی ساله، و دایرۀ گچی قفقازی(۱۹۴۵). برشت، که ضدنازی بود، در ۱۹۳۳ از آلمان به اسکاندیناوی و ایالات متحده امریکا رفت؛ پس از جنگ جهانی دوم شهروند اتریش شد. در ۱۹۴۹ گروه تئاتری برلینر آنسامبل را در آلمان شرقی تشکیل داد و در همان سال رسالۀ کوتاه دربارۀ تئاتر را منتشر کرد که بیان موجز فلسفۀ نمایشی وی بود. از دیگر آثار اوست زندگی گالیله (۱۹۳۸)،زن خوب سچوان (۱۹۴۳)، وصعود مقاومت پذیر آرتورو اویی (۱۹۵۸). برشت در آوگسبورگزاده شد و در دانشگاه های مونیخ و برلین تحصیل کرد. نویسندگی را پس از پایان جنگ جهانی اول آغاز کرد و نخست باطبل ها در شب (۱۹۲۲) مشهور شد که نمایشی اکسپرسیونیستی با مضمون کهنۀ «بازگشت جنگجو» در بافتی نو بود. در همان سالبعل و درپی آندر جنگل شهرها (۱۹۲۴) را نوشت. برشت همچنین بالادهایی به سبک فرانسوآ ویونمی سرود که مجموعه ای از آن ها را در کتاب دعای خانگی (۱۹۲۷) انتشار داد. این نوع شعر رفته رفته جزء مکمل نمایش نامه های او شد.اپرای سه پولی اپرایی به سبک بالاد است. برشت با همکاری کورت وایل نمایش نامۀ عظمت و انحطاط شهر ماهاگونی(۱۹۲۷) را در قالب اپرا بالاد تدوین کرد. در همین زمان نمایش نامه های آموزشی (۱۹۲۹ـ۱۹۳۴) را نوشت که آثاری نوگرا و کوتاه به شیوۀ نمایش نامه های اخلاقی قرون وسطا با مضامین مارکسیستی بودند. کمال و پختگی اغلب آثار برشت به دورۀ تبعیدش از آلمان برمی گردد. چندین شعر و نمایش نامۀ کوتاه و پرشور ضدنازی نیز نوشت که در مجموعۀترس و نکبت رایش سوم (۱۹۴۵) گردآمده اند. در ۱۹۴۷ به کمیتۀ فعالیت های ضدامریکایی احضار شد و این در زمانی بود که عضویت در حزب کمونیست را انکار کرد، ولی اندک زمانی بعد امریکا را ترک گفت. ابتدا به سوئیس رفت و در ۱۹۴۹ که در برلین شرقی (سابق) تئاتری در اختیارش قرار گرفت، به آلمان شرقی بازگشت. نظام آلمان شرقی با حمایت از برشت و با هدف استفاده از او برای تبلیغات کمونیستی جایگاه ادبی خاصی برای او قائل شد. با این همه، برشت تا آن هنگام که مقامات کاملاً از او روی برتافتند، استقلال هنری خود را حفظ کرد و اپرای لوکولوس وی پس از نخستین شب در ۱۹۵۱ توقیف شد. برشت به منظور اجرای نمایش نامه های بعدی خود گروهی بازیگر، تهیه کننده، و طراح در برلینر آنسامبل گردآورد که همسرش، هلنه وایگل، ازجمله بازیگران آن بود. این گروه با سفر در اروپای غربی و با هدایت برشت توانست شگردهای گوناگون وی را در ازمیان بردن توهّم نمایشی کاملاً نشان دهد. این شگردها مشتمل بودند بر تفسیر بی طرفانه، اشتباه عمدی در خواندن سطرها، تک گویی بازیگران در خطاب به تماشاگران، و نیز الحاق بالادها و موسیقی ساز و ضربی.
wikijoo: برشت،_برتولد_(۱۸۹۸ـ۱۹۵۶)