برشاوش

لغت نامه دهخدا

برشاوش.[ ب َ وُ ] ( اِخ ) ( اصطلاح نجومی ) یکی از صور شمالی فلک که بر صورت مردی توهم شده بر دست راست شمشیری و بچپ سر دیوی و شامل پنجاه ونه ستاره است و حاوی جنب فرساوس و غول و عاتق الثریاو منکب الثریا و معصم الثریاست و صورت را حامل رأس الغول و سوار و فرساوس نیز خوانند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

یکی از صور شمالی فلک که بر صورت مردی توهم شده بر دست راست شمشیری و بچپ سر دیوی و شامل پنجاه و نه ستاره است و حاوی جنب فرساوس و غول و عاتق الثریا و معصم الثریاست و صورت را حامل راس الغول و سوار و فرساوس نیز خوانند .

فرهنگ عمید

از صورت های فلکی شمالی که به صورت مردی ایستاده که سری بریده در دست دارد تصویر شده، حامل رٲس الغول.

پیشنهاد کاربران

بپرس