برسن
لغت نامه دهخدا
برسن. [ ب ُ س ُ ] ( ع اِ ) حلقه چوبین یا از مو باشد که در بینی شتر کنند و ریسمان مهار را بدان بندند. بَرْس است در برهان و می نماید که دگرگون شده این کلمه باشد. رجوع به برس شود. || زیور بینی است که بممالک مشرقی زنان استعمال نمایند. ( آنندراج ). || عروس. ( آنندراج ).
برسن. [ ب ُ س ُ ] ( اِ ) کف با انگشتان. الکف مع الاصابع. ( بحر الجواهر ) .
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید