لغت نامه دهخدا
- غلام برزنگی ؛ سیاه برزنگی یا دده برزنگی ، با قدی سخت بلندو سبیلهای دراز بی تربیت و بی دانش و مایل بشهوات پست. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
من تصور میکنم ریشه لغت سیاه برزنگی از سیاه زنگی است که لغت زنگ کوتاه شده زنگبار است که نام جزیره ای در شرق آفریقا است و در قرون و اعصار گذشته وقتی طی سفرهای دریایی برای تجارت به زنگبار میرفتند چون در آفریقا
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
تجارت بردگان متداول بود برخی از آنجا برده میخریدند و به کشورهای عربی یا جنوب ایران آورده و خرید و فروش میکردند۔ این نام زنگی که منسوب به زنگ یا زنگبار است در مورد سیاهپوستان انتقالی از آفریقا مصداق دارد۔
انسان وحشتناک وسیاه