برزان ابراهیم الحسن التکریتی ( به عربی: برزان إبراهیم الحسن التکریتی ) ، برادر ناتنی صدام حسین و رئیس استخبارات عراق در زمان صدام بود که در زمستان ۱۳۸۵ اعدام شد. برخی روزنامه نگاران عراقی به او لقب «حریف گرمابه و گلستان» صدام را داده اند. ولی از مسئولان اصلی کشتار دجیل در سال ۱۹۸۱ میلادی شناخته می شود که در طی آن به کیفر شلیک به سوی صدام از میان نخلستان های دجیل، منطقه بمباران شد، کشتزارها و نخلستان ها سوزانده و ۱۴۸ تن اعدام شدند و بازماندگان به منطقه ای در مرز عربستان سعودی به زور تبعید شدند. برزان تکریتی از سال ۱۹۸۳ به مدت چندین سال به عنوان نماینده عراق در دفتر اروپایی سازمان ملل در ژنو خدمت می کرد. او در این پست بارها بر این که رژیم عراق استوار بر عدالت و حقوق بشر و مردم سالاری است، تأکید می ورزید. دخترش «سجی» همسر عدی پسر صدام بود.
... [مشاهده متن کامل]
برزان سی و هشتمین نفر از فهرست ۵۵ نفره ای بود که امریکایی ها پس از سرنگونی رژیم بعث، به دنبال دستگیری شان بودند. او سرانجام بازداشت شده و به دادگاه سپرده شد. وی ضمن محاکمه، لباس سنتی عربی «دشداشه و. . . » بر تن می کرد. برزان تکریتی در دوره زندان به «سرطان ستون فقرات» دچار شد؛ از آن جا که بیماری وی شدت یافته بود، او برای مرخصی از زندان به منظور پیگیری جدی تر درمان، نسبت به آن چه پزشکان زندان برایش انجام می دادند، به برخی از افراد قدرت مند همچون جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا و تونی بلر نامه نوشت. سرانجام آن چنان سرطان وی پیشرفت کرد که هنگام اجرای حکم اعدام با طناب دار، هنگامی که زیر پایش را خالی کردند، سرش به دلیل پوسیدگی مهره های کمر تا بالا و گردن، کنده شد و از بالای حلقه طناب، به روی زمین افتاد.
... [مشاهده متن کامل]
برزان سی و هشتمین نفر از فهرست ۵۵ نفره ای بود که امریکایی ها پس از سرنگونی رژیم بعث، به دنبال دستگیری شان بودند. او سرانجام بازداشت شده و به دادگاه سپرده شد. وی ضمن محاکمه، لباس سنتی عربی «دشداشه و. . . » بر تن می کرد. برزان تکریتی در دوره زندان به «سرطان ستون فقرات» دچار شد؛ از آن جا که بیماری وی شدت یافته بود، او برای مرخصی از زندان به منظور پیگیری جدی تر درمان، نسبت به آن چه پزشکان زندان برایش انجام می دادند، به برخی از افراد قدرت مند همچون جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا و تونی بلر نامه نوشت. سرانجام آن چنان سرطان وی پیشرفت کرد که هنگام اجرای حکم اعدام با طناب دار، هنگامی که زیر پایش را خالی کردند، سرش به دلیل پوسیدگی مهره های کمر تا بالا و گردن، کنده شد و از بالای حلقه طناب، به روی زمین افتاد.