برره
لغت نامه دهخدا
برره. [ ب َرْ، رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بر + ره ) برراه. براه. آراسته و خوب. || ( اِ مرکب ) آراستگی و خوبی. ( انجمن آرا ) ( برهان ) ( آنندراج ). و رجوع به براه شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع : بار نیکو کاران صالحان .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی بَرَرَةٍ: نیکوکاران
ریشه کلمه:
برر (۳۲ بار)
«بَرَرَة» جمع «بارّ» (مثل طالب و طلبه) از مادّه «بَرّ» در اصل به معنای وسعت و گستردگی است; و لذا به صحراهای وسیع «بَرّ» (به فتح باء) گفته می شود، و از آنجا که افراد نیکوکار وجودی گسترده دارند، و برکات آنها به دیگران می رسد به آنها «بارّ» گفته شده است.
ریشه کلمه:
برر (۳۲ بار)
«بَرَرَة» جمع «بارّ» (مثل طالب و طلبه) از مادّه «بَرّ» در اصل به معنای وسعت و گستردگی است; و لذا به صحراهای وسیع «بَرّ» (به فتح باء) گفته می شود، و از آنجا که افراد نیکوکار وجودی گسترده دارند، و برکات آنها به دیگران می رسد به آنها «بارّ» گفته شده است.
wikialkb: بَرَرَة
پیشنهاد کاربران
بَرَرَه بر وزن فَعَلَه جمع مکسر است و مفرد آن بارّ و برگرفته از ماده بَرّ از اسم مصدر بِرّ است، به معنی نیکو کاران، وزن فعله برای کثرت بکار می رود. این واژه ( برره ) فقط یک بار در قرآن و در آیه۱۶ سوره
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
۸۰ ( عبس ) به همین معنی آمده است. برره، بِرّ، بَرّ، بارّ و مبرور هم خانواده و به لحاظ صرفی ریشه واحد دارند. البته البَرّ در قرآن از نام های خداوند است و همچنین به معنی خشکی در مقابل بحر آمده که باید در جای خود توضیح داده شود.