[ویکی نور] بررسی صحت و اعتبار روایات تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) توسط دکتر سیده فاطمه هاشمی در سال 1381ش به زبان فارسی تألیف شده است.
در انگیزه تألیف و به عنوان مقدمه می آید: شیعه معتقد است که فهم کلام وحی و و قوف بر دقائق آیات قرآن کریم جز با تمسّک به حاملان و ورثه ی حقیقی قرآن یعنی اهل بیت پیامبر(ع) و سنّت آنان که مکمّل سنت نبوی است میسّر نمی گردد، تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) یکی از تفاسیر مأثور برجای مانده از قرن سوم هجری است که شامل تفسیر سوره حمد و سوره بقره تا آیه 282 می باشد. مأثور از پیامبر(ع) و اهل بیت علیهم السلام است و یکی از منابع مهم شیعه محسوب می شود.
عمده ترین منابعی که به نقد و بررسی سندی یا محتوایی این تفسیر پرداخته اند سیزده مورد می باشد که از جمله آنها، محدث نوری در خاتمه ی مستدرک الوسائل، ابوالحسن اشعری در حاشیه تفسیر مجمع البیان، آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث و....
آنچه مهم است این مسئله است که باید انتساب و صحت و اعتبار این تفسیر معلوم گردد تا مورد عمل و احتجاج قرار گیرد.
کتاب شامل مقدمه، شش فصل، نتیجه گیری نهایی و فهارس مختلف می باشد. بعد از بررسی در زمینه حجیت و اعتبار تفاسیر مأثور و میزان ارزش آنها، بررسی مفهوم، ملاکهای صحت و اعتبار روایات از دیدگاه امامیّه و ضرورت تنقیح و تحقیق در روایات تفسیری - به عنوان پیش درآمد بر مبحث اصلی - به بحث پیرامون ضرورت تنقیح و تهذیب روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام، جایگاه تفسیر منسوب به امام عسکری (ع)، بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی حاکم و راهکار حضرت در آن شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ارزیابی تفسیر موجود از جهت سند (راویان و طریق آن) و از جهت محتوا (ارزیابی متنی مواردی روایات موجود در تفسیر با استفاده از ملاکهای معتبر در تشخیص احادیث) پرداخته شده است. در تهیه و نگارش مطالب، از منابع معتبری نظیر: مهم ترین تفاسیر مأثور شیعه و اهل سنت، اهمّ کتب تراجم و رجال، اهمّ کتب علم الحدیث و درایه الحدیث، اهمّ کتب تاریخ و سیره (خصوصاً تاریخ صدر اسلام)، کتب حدیثی و مقایسه و استفاده از منابعی که پیرامون اعتبار یا عدم اعتبار این تفسیر بحث کرده اند، استفاده شده است و سعی بر آن شده که در پایان هر بخش، نتیجه گیری مشخصی ارائه گردد. شیوایی و رسائی عبارات با رعایت اختصار و سادگی در انتقال مطالب، نحو چینش، بررسی ابعاد و زوایای گوناگون مباحث، سیر منظم منطقی و استدلالی به همراه تقسیمها و تحلیلهای محققانه، بررسی معانی لغوی و اصطلاحی برخی کلمات و معرفی برخی اعلام و اشخاص، از نقاط قابل تحسین و توجّه در تدوین این اثر می باشد.
از مباحث مطرح شده، چنین برمی آید که انتساب تفسیر به امام عسگری(ع) محل تردید است. زیرا راویان این تفسیر از نظر وثاقت، مجهول هستند و تاکنون طریق قطعی بر اثبات آن ارائه نشده است و لذا علمای زیادی به همین جهت، این تفسیر را بی اعتبار می دانند.
در انگیزه تألیف و به عنوان مقدمه می آید: شیعه معتقد است که فهم کلام وحی و و قوف بر دقائق آیات قرآن کریم جز با تمسّک به حاملان و ورثه ی حقیقی قرآن یعنی اهل بیت پیامبر(ع) و سنّت آنان که مکمّل سنت نبوی است میسّر نمی گردد، تفسیر منسوب به امام عسکری (ع) یکی از تفاسیر مأثور برجای مانده از قرن سوم هجری است که شامل تفسیر سوره حمد و سوره بقره تا آیه 282 می باشد. مأثور از پیامبر(ع) و اهل بیت علیهم السلام است و یکی از منابع مهم شیعه محسوب می شود.
عمده ترین منابعی که به نقد و بررسی سندی یا محتوایی این تفسیر پرداخته اند سیزده مورد می باشد که از جمله آنها، محدث نوری در خاتمه ی مستدرک الوسائل، ابوالحسن اشعری در حاشیه تفسیر مجمع البیان، آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث و....
آنچه مهم است این مسئله است که باید انتساب و صحت و اعتبار این تفسیر معلوم گردد تا مورد عمل و احتجاج قرار گیرد.
کتاب شامل مقدمه، شش فصل، نتیجه گیری نهایی و فهارس مختلف می باشد. بعد از بررسی در زمینه حجیت و اعتبار تفاسیر مأثور و میزان ارزش آنها، بررسی مفهوم، ملاکهای صحت و اعتبار روایات از دیدگاه امامیّه و ضرورت تنقیح و تحقیق در روایات تفسیری - به عنوان پیش درآمد بر مبحث اصلی - به بحث پیرامون ضرورت تنقیح و تهذیب روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام، جایگاه تفسیر منسوب به امام عسکری (ع)، بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی حاکم و راهکار حضرت در آن شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، ارزیابی تفسیر موجود از جهت سند (راویان و طریق آن) و از جهت محتوا (ارزیابی متنی مواردی روایات موجود در تفسیر با استفاده از ملاکهای معتبر در تشخیص احادیث) پرداخته شده است. در تهیه و نگارش مطالب، از منابع معتبری نظیر: مهم ترین تفاسیر مأثور شیعه و اهل سنت، اهمّ کتب تراجم و رجال، اهمّ کتب علم الحدیث و درایه الحدیث، اهمّ کتب تاریخ و سیره (خصوصاً تاریخ صدر اسلام)، کتب حدیثی و مقایسه و استفاده از منابعی که پیرامون اعتبار یا عدم اعتبار این تفسیر بحث کرده اند، استفاده شده است و سعی بر آن شده که در پایان هر بخش، نتیجه گیری مشخصی ارائه گردد. شیوایی و رسائی عبارات با رعایت اختصار و سادگی در انتقال مطالب، نحو چینش، بررسی ابعاد و زوایای گوناگون مباحث، سیر منظم منطقی و استدلالی به همراه تقسیمها و تحلیلهای محققانه، بررسی معانی لغوی و اصطلاحی برخی کلمات و معرفی برخی اعلام و اشخاص، از نقاط قابل تحسین و توجّه در تدوین این اثر می باشد.
از مباحث مطرح شده، چنین برمی آید که انتساب تفسیر به امام عسگری(ع) محل تردید است. زیرا راویان این تفسیر از نظر وثاقت، مجهول هستند و تاکنون طریق قطعی بر اثبات آن ارائه نشده است و لذا علمای زیادی به همین جهت، این تفسیر را بی اعتبار می دانند.