بردیدن


معنی انگلیسی:
deviate

لغت نامه دهخدا

بردیدن. [ ب َ دی دَ ] ( مص ) از کلمه «برد» که بمعنی «دور شو» است ساخته شده و بهمان معنی است. از راه بطرفی شدن. ( برهان ) ( آنندراج ) ( شرفنامه ). رجوع به برد شود.

فرهنگ معین

(بَ. دَ ) (مص ل . ) دور گشتن از راه اصلی .

فرهنگ عمید

۱. از راه به طرفی شدن، دور گردیدن از سر راه، برگردیدن: همت بلنددار که با همت خسیس / چاووش پادشاه براند تو را که «برد!» (مولوی۲: ۲۲۷ )
۲. = بردابرد

پیشنهاد کاربران

بَردیدن: از راه به کنار رفتن، دور شدن از گذرگاه
مرد را خفته دید گفت ای مرد
گاهِ روز است بَرد از این ره، بَرد
سنایی
بی ره نروم تام نگویند به راه آی
بر ره نروم تام نگویند ز ره بَرد
آغاجی

بپرس