بردسکن
لغت نامه دهخدا
بردسکن. [ ب َ دَ ک َ ] ( اِخ ) قصبه مرکزی بخش در 40 هزارگزی شمال باختری کاشمر سر راه شوسه جدیدالاحداث سبزوار کاشمر واقعاست. 3434 تن سکنه و 15 باب دکان مختلف و ادرات دولتی : بخشداری ، ژاندارمری ، نماینده آمار، دفتر ازدواج و طلاق و پست دارد که در هفته دو مرتبه بوسیله پیک بمقصد فرستاده میشود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
بَردَسکَن ( تلفظ راهنما·اطلاعات ) با نام تاریخی زِبَسْک ( تلفظ راهنما·اطلاعات ) و دَست بَرکَن ( تلفظ راهنما·اطلاعات ) یکی از شهرهای جنوب غربی استان خراسان رضوی است. این شهر مرکز شهرستان بردسکن است و در سال ۱۳۹۵، تعداد ۲۸٬۲۳۳ نفر جمعیت و ۸٬۵۷۰ خانوار داشته است. بردسکن در گذشته بر سر یکی از راه های اصلی تجاری خراسان به دیگر نقاط ایران از راه کویر قرار داشت. گرم ترین دمای آن گاهی به ۴۵ درجه و سردترین آن به ۱۰ درجه سانتیگراد زیر صفر می رسد. در کتاب های تاریخ نخستین بار اعتمادالسلطنه در ذکر راه های نیشابور به دیگر نقاط، از منزل چهارم از جاده سوم طبس به نام برداسکن سخن می گوید. از محصولات مهم این شهر می توان به پسته، انار ( رب انار ) ، انجیر، انگور، کشمش، گردو، زعفران، خشکبار و حلوا مغزی اشاره کرد. اکنون بردسکن دارای سه مرکز آموزش عالی شامل دانشگاه آزاد اسلامی واحد بردسکن، دانشگاه پیام نور واحد بردسکن و دانشگاه علمی کاربردی بردسکن است. انواع گلیم ها و قالیچه ها؛ همچنین سبدهای حصیرباف، کلاه و نمد مهم ترین صنایع دستی بردسکن را تشکیل می دهند. این شهر در دامنه های جنوبی رشته کوه کوهسرخ قرار دارد. در سال ۱۴۰۱؛ ۱۵ مهر در تقویم بردسکن، روز بردسکن نامگذاری شده است و هرساله در این روز مردم بردسکن جشن می گیرند به طوری که در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۵ هزار نفر این روز را جشن گرفتند.
... [مشاهده متن کامل]
ترتیب زمانی نام این شهر را زبسک، بردمسکن، دست برکن، برداسکن و بردسکن گفته اند که در مورد هر یک از این نام ها دیدگاه های گوناگونی وجود دارد.
• نام بردسکن را می توان برگرفته از بَردْ به معنی سنگ در زبان کردی و مسکن به معنی سامن یا اسکان برداشت می شود. با نگاهی به آب بردسکن که بسیار سرد است و به آب نوبهار معروف است شاید بتوان به این دلیل نامگذاری نزدیک تر شد؛ بنابراین بردسکن سرزمینی با زمستان های سرد و خشک بوده که مردم در سنگ ها و کوهستان های آن اسکان یافته اند و اگر به دلیل نامگذاری دیگری بخواهیم اشاره کنیم، این است که بَردْ را به معنای همان سرزمین سرد و خشک بگیریم و اسکن را به معنای آرامش. پس بردسکن به معنی سرزمین سرد و خشک است که مردمش با آرامش در آن ساکن هستند. به طور خلاصه برد اسکن یعنی سکونتگاه سنگی.
• همچنین می گویند، در این منطقه چون درختان میوه بسیار بوده است به ویژه میوه هایی مانند انجیر، انگور و گلابی که با دست و به سختی چیده می شوند. مسافرانی که از راه کویر به نیشابور سفر می کردند، هنگام گذشتن از این مسیر و دیدن رنج مردم منطقه در چیدن میوه ها، اصطلاح بردست کندن را برای آن ها به کار می بردند یعنی مردمی که میوه ها را با دست می کندند. در واقع بر به معنی میوه است و با ترکیب بَرْ و دست کن با گذشت زمان، بردسکن شده است.
• یکی از نظریاتی که کمتر به آن پرداخته شده استفاده از ترکیب بر+دسکن است با توجه به اینکه در منطقه ترشیز برای آدرس دهی استفاده از کلمه بر به معنی کنار بسیار مرسوم است و مثال های فراوانی برای آن هست مانند بَر کال ( به معنای کنار کال ) و بر چاه ( کنار چاه ) می توان این نظریه را مطرح کرد که بردسکن به معنای کنار دسکند هست ( در دوره حمله افغان ها حفر دسکند در منطقه ترشیز مرسوم بوده ) احتمالاً دسکندی در ان منطقه قرار داشته که مردم برای آدرس دهی از بر دسکند استفاده می کردند که به مرور این منطقه به بردسکن معروف شده است.
... [مشاهده متن کامل]
ترتیب زمانی نام این شهر را زبسک، بردمسکن، دست برکن، برداسکن و بردسکن گفته اند که در مورد هر یک از این نام ها دیدگاه های گوناگونی وجود دارد.
• نام بردسکن را می توان برگرفته از بَردْ به معنی سنگ در زبان کردی و مسکن به معنی سامن یا اسکان برداشت می شود. با نگاهی به آب بردسکن که بسیار سرد است و به آب نوبهار معروف است شاید بتوان به این دلیل نامگذاری نزدیک تر شد؛ بنابراین بردسکن سرزمینی با زمستان های سرد و خشک بوده که مردم در سنگ ها و کوهستان های آن اسکان یافته اند و اگر به دلیل نامگذاری دیگری بخواهیم اشاره کنیم، این است که بَردْ را به معنای همان سرزمین سرد و خشک بگیریم و اسکن را به معنای آرامش. پس بردسکن به معنی سرزمین سرد و خشک است که مردمش با آرامش در آن ساکن هستند. به طور خلاصه برد اسکن یعنی سکونتگاه سنگی.
• همچنین می گویند، در این منطقه چون درختان میوه بسیار بوده است به ویژه میوه هایی مانند انجیر، انگور و گلابی که با دست و به سختی چیده می شوند. مسافرانی که از راه کویر به نیشابور سفر می کردند، هنگام گذشتن از این مسیر و دیدن رنج مردم منطقه در چیدن میوه ها، اصطلاح بردست کندن را برای آن ها به کار می بردند یعنی مردمی که میوه ها را با دست می کندند. در واقع بر به معنی میوه است و با ترکیب بَرْ و دست کن با گذشت زمان، بردسکن شده است.
• یکی از نظریاتی که کمتر به آن پرداخته شده استفاده از ترکیب بر+دسکن است با توجه به اینکه در منطقه ترشیز برای آدرس دهی استفاده از کلمه بر به معنی کنار بسیار مرسوم است و مثال های فراوانی برای آن هست مانند بَر کال ( به معنای کنار کال ) و بر چاه ( کنار چاه ) می توان این نظریه را مطرح کرد که بردسکن به معنای کنار دسکند هست ( در دوره حمله افغان ها حفر دسکند در منطقه ترشیز مرسوم بوده ) احتمالاً دسکندی در ان منطقه قرار داشته که مردم برای آدرس دهی از بر دسکند استفاده می کردند که به مرور این منطقه به بردسکن معروف شده است.
برداسکن یا برداشکن به معنای شکستن سنگ ها در اثر سرما و یا تلاش و کندوکاو مردم برای ساخت و ساز و یا جایی برای پناه گرفتن
برد در زبان باستانی و پهلوی ایرانی به معنای سنگ که هنوز در گویش لُری به کار می رود و اسکن نه از سکنی که عربی است بلکه از اسکنه به معنای کندن ( مقاره ) می آید و سرهم این واژه به معنای جایی است که با دستکاری
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
سنگی یا کندن در سنگ ها و یا اینکه کار فرسایش طبیعت در سنگ ها، کنده کاری انجام داده باشد و یا مردمان آنجا را به صورت سنگ کاری و یا کنده کاری در سنگ محیط ایجاد کرده باشند. خواهشمنداست ریشه زبان و فرهنگ ایرانی را به پیش از لشکرکشی تازیان ببرید تا معنای راستین آنها بدست آید. پیش از اسلام ما سرزمین آباد و سرپایی داشتیم و مردمان آنجا و هرجا دارای گویش معناداری بوده اند. میانگین گیری بین بیگانه و ایرانی نسازید مگر در جایی که پس از آن بیگانگان رخ داده باشد.
طایفه ابوالحسنی ایل منجزی بهداروند از ایل بزرگ لر بختیاروند
ساکن در چهارمحال بختیاری. خوزستان
. فارس. اصفهان. لرستان
ساکن در چهارمحال بختیاری. خوزستان
. فارس. اصفهان. لرستان
کلمه برد کلمه ایی لری به معنی
سنگ
سکن::سکونتگاه
بردسکونت::سکونتگاه سنگی
در زمان نادر شاه
بیش از چند هزار نفر از ایل لر بختیاری را به
مناطق جام و کاشمر کوچ داد
به رهبری علی صالح خان بختیاروند
از طوایف خلیلی بیگیوند پلنگ.
بوهمدیی*بابا احمدی*.
سنگ
سکن::سکونتگاه
بردسکونت::سکونتگاه سنگی
در زمان نادر شاه
بیش از چند هزار نفر از ایل لر بختیاری را به
مناطق جام و کاشمر کوچ داد
به رهبری علی صالح خان بختیاروند
از طوایف خلیلی بیگیوند پلنگ.
بوهمدیی*بابا احمدی*.
بَر به معنی میوه؛دَس مخفف دست؛و کَن مخفف کندن. به خاطر میوه هایی که در این شهر وجود دارد مثل انار و انجیر و انگور که بیشتر با دست جمع میشود یه آن بردسکن می گویند.