( بَرد نُهادِن ) سنگ گذاشتن؛ پی ریزی؛ شروع کردن؛ کردن؛ اصل و اساس بودن. مثلاً بَردس خم نهامه یعنی خودم شروعش کردمه؛ کار خودم بوده؛ اساسش از منه