برخچ

لغت نامه دهخدا

برخچ. [ ب َ خ َ ] ( ص ) زشت و نازیبا. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). زشت. ( شرفنامه ). || زبون. ( برهان ). زبون و سست و ناتوان. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). فرخچ. رجوع به برخج شود.

فرهنگ معین

(بَ رَ ) (ص . ) ( اِ. ) ۱ - زشت ، نازیبا. ۲ - زبون ، سست .

فرهنگ عمید

= فرخج

پیشنهاد کاربران

بپرس