برخورنده


معنی انگلیسی:
hurting the feelings, [adj.] irritating

مترادف ها

shocking (صفت)
بد، تکان دهنده، هولناک، برخورنده

uncomplimentary (صفت)
برخورنده، بی تعارف، غیر کامل

پیشنهاد کاربران

واقعیت یا رخدادی که موجب آزار فردی شود.
بهش بربخورد.

بپرس