دیکشنری
مترجم
بپرس
برخه کاری
دنبال کنید
فرهنگستان زبان و ادب
{sprigging} [کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت ازطریق قرار دادن برخه در جوی یا سوراخ های کوچک
مترادف ها
part-time
(اسم)
برخه کاری، پاره وقت، نیمه وقت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها