برحذر داشتن


برابر پارسی: پرهیزکردن، پرهیزاندن

معنی انگلیسی:
admonish, discourage, forewarn

مترادف ها

premonition (اسم)
اخطار، تحذیر، برحذر داشتن، فکر قبلی

پیشنهاد کاربران

بپرس