- برج زهرمار ؛ تعبیری از خشم. مثل برج زهرمار؛ سخت خشمگین. بکنایه شخص ترش رو و غضب آلود. لکن استعمال آن بدین معنی با الفاظ تشبیه مانند چون و همچون و امثال آن واقع شود. ( آنندراج ) :
چو برج زهرمار از خشم گشته
... [مشاهده متن کامل]
چو افعی سینه مال از وی گذشته.
اشرف ( آنندراج ) .
همچو برج زهرمار آمد به پیشم مدعی
چون کبوترخانه ازتیغش مشبک ساختم.
اشرف ( آنندراج ) .
چو برج زهرمار از خشم گشته
... [مشاهده متن کامل]
چو افعی سینه مال از وی گذشته.
اشرف ( آنندراج ) .
همچو برج زهرمار آمد به پیشم مدعی
چون کبوترخانه ازتیغش مشبک ساختم.
اشرف ( آنندراج ) .
برج زهر مار بودن: [عامیانه ، کنایه ] بسیار عبوس وخشمگین بودن.
برج زهر مار: [عامیانه، کنایه ] بسیار خشمگین، بسیار اندوهناک.
وقتی کسی به خاطر یک اتفاق حالت عصبانیت و غضبناکی به او دست بدهد به گونه ای که چهره پر چین شودو جبین پر آژنگ، اصطلاحا به همچین شخصی میگویند برج زهرمار و در استعمال آن از مانند و چون باید استفاده کرد.