برتخت نشستن

مترادف ها

throne (فعل)
برتخت نشستن

فارسی به عربی

عرش

پیشنهاد کاربران

بر تخت سلطنت نشستن* = به مُلک نشستن ( تاریخ بخارا )
سریر آرای تخت سلطنت گشتن ( در مواردی که فرد می خواهد چاپلوسی کند )
برنشستن

بپرس