بربریس

لغت نامه دهخدا

بربریس. [ ب َ ب َ ] ( اِ ) امبرباریس. انبرباریس. زرشک. ( از یادداشت بخط مؤلف ). نام درختی است یا میوه آن. ( آنندراج ). مأخوذ از ترکی. میوه ای سرخ رنگ وترش که بزبان فرانسه گروزی گویند. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس