براویختن

لغت نامه دهخدا

( برآویختن ) برآویختن.[ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) آویختن. رجوع به آویختن شود.

فرهنگ فارسی

( بر آویختن ) آویختن .

فرهنگ عمید

( برآویختن ) آویختن به یکدیگر، گلاویز شدن.

پیشنهاد کاربران

بپرس