براورده شدن


مترادف براورده شدن: ( برآورده شدن ) تحقق یافتن، عملی شدن، متحقق شدن، مستجاب شدن، روا شدن

لغت نامه دهخدا

( برآورده شدن ) برآورده شدن. [ ب َ وَ دَ / دِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مجهول برآوردن است. رجوع به برآوردن شود.
- برآورده شدن حاجت ؛ روا شدن و قضا شدن آن.

فرهنگ فارسی

( بر آورده شدن ) مجهول بر آوردن است بر آورده شدن حاجت .

پیشنهاد کاربران

به اجابت پیوستن:برآورده شدن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۵۰۳ ) .

بپرس