براوردنی

لغت نامه دهخدا

( برآوردنی ) برآوردنی. [ ب َ وَ دَ ] ( ص لیاقت ) درخور ترقی دادن. ( یادداشت مؤلف ). از در برکشیدن. ( یادداشت مؤلف ) :
آخر هر کس از دو بیرون نیست
یا برآوردنی است یا زدنی است.
رودکی.

فرهنگ فارسی

( بر آوردنی ) در خور ترقی کردن از در بر کشیدن .

فرهنگستان زبان و ادب

برآوردنی
{estimand} [آمار، ریاضی] مقدار مجهول یک پارامتر یا تابع پارامتری که باید تحت شرایط معین با استفاده از مقدار مشاهدات نمونه ای، برآورد شود

پیشنهاد کاربران

بپرس