براه بودن با کسی ؛ موافقت داشتن با او. باصطلاح کنار آمدن با آن کس. موافق بودن با او. �کیخسرو به فغفور خاقان که متحد افراسیاب بود پس از شکست افراسیاب پیغام داد� :
که گر داد گیرید و فرمان کنید
ز کردار بد دل پشیمان کنید
خورشها فرستید پیش سپاه
ببینید ناچار ما را به راه.
فردوسی.
که گر داد گیرید و فرمان کنید
ز کردار بد دل پشیمان کنید
خورشها فرستید پیش سپاه
ببینید ناچار ما را به راه.
فردوسی.