برانگیخته
/barangixte/
مترادف برانگیخته: مبعوث، تحریض، تحریک شده، واداشته
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. تحریک شده.
فرهنگستان زبان و ادب
جدول کلمات
مترادف ها
مشتعل، پر هیجان، برانگیخته
تند، حاد، تیز، با حرارت، تابان، گرم، داغ، تند مزاج، اتشین، برانگیخته، پر حرارت، تفته
خشمگین، سترگ، عصبانی، غضبناک، برانگیخته، قهر الود، تلافی دراورده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید