برانکار

/berAnkAr/

مترادف برانکار: تخت حمل مریض

برابر پارسی: تخت روان

معنی انگلیسی:
litter, stretcher

فرهنگ فارسی

تخت روان، تختی که بیماران یا مجروحان را، روی آن میخوابانند و حمل میکنند
( اسم ) تختی که بیماران و مجروحان را روی آن خوابانند و حمل کنند تخت روان .

فرهنگ معین

(بِ ) [ فر. ] ( اِ. ) = برانکارد: تختی که بیماران و مجروحان را روی آن می خوابانند و حمل می کنند.

فرهنگ عمید

تختی که بیماران یا مجروحان را روی آن می خوابانند و از جایی به جای دیگر می برند.

جدول کلمات

تخت روان, تخت بیماران و مجروحین

مترادف ها

stretcher (اسم)
تخت روان، برانکار، بسط یابنده

فارسی به عربی

نقالة

پیشنهاد کاربران

بپرس