[ویکی نور] «سید حسین بن احمد بن اسماعیل بن زینی حسنی نجفی، مشهور به براقی، در سال 1261ق، یا یک سال بعد، در نجف اشرف متولد شد. وی از جمله ی مورخانی بود که به طور کلی به تاریخ کوفه خدمت کردند و آن را بر اساس رویدادهایی که خود شاهد بودند و از آن آگاهی یافتند و نیز بر پایه آنچه از میان کتاب ها و آثار و یا از لابه لای کتیبه ها و سنگ نبشته ها به دست آوردند، نوشتند.
وی، از دوران کودکی، برخلاف تمام افراد خانواده اش، به علم و تحقیق و عالمان تمایل داشت و به تاریخ علاقه ی خاصی نشان می داد؛ چنان که گویی سرشت او با بررسی و پیگیری حوادث و رویدادها آمیخته بود؛ با دانشمندان می نشست و به مجالس علما و خبرگان سالخورده رفت و آمد می کرد و از گفت وگوهای آنان بهره می جست و این، علاوه بر همه مطالبی بود که با سؤال کردن، بر آنها اطلاع می یافت. او با آگاهی و هوشیاری، رشد می کرد و هر حادثه ای که در اطرافش رخ می داد، توجه او را به خود جلب می کرد و با اطلاع کامل، آنها را می نوشت؛ افزون بر اینها، بیشتر اخبار مختلفی را که از کشورهای دور به او می رسید، یادداشت می کرد تا مطلبی را از دست ندهد. از حسن اتفاق، از عمر طولانی برخوردار بود و از دوران جوانی به تألیف اشتغال داشت و مجموعه ی بزرگی از وقایع تاریخی را که در طول زندگی شاهد آن بود، گرد آورد و این، افزون بر مطالبی است که از کتاب ها و آثار برجای مانده، به دست آورده بود.
براقی، به جمع آوری و بررسی کتاب ها، به ویژه کتاب های تاریخی پرداخت، ولی مساعد نبودن حال و تنگ دستی، او را از رسیدن به این مهم بازداشت، لذا به بازنویسی کتاب های مورد نیاز و حتی بعضی از کتاب های چاپ شده روی آورد، چون نمی توانست آنها را خریداری کند. به تنهایی کتابخانه ی کوچکی تأسیس کرد که دارای بعضی از آثار مهم و کمیاب بود. بازنویسی کتاب ها، برای او فایده ی دو جانبه داشت، زیرا تمامی کتاب هایی را که بازنویسی کرده بود، به دقت مطالعه می کرد و بدین ترتیب، بنیه ی تاریخی او تقویت می شد. علاوه بر این، وی در کتابخانه ها که در عصر او بسیار بود، بر تعدادی کتاب های ارزشمند چاپی و خطی آگاهی یافت و همه این کتاب ها را با جدیت مطالعه کرد؛ تا آنجایی که حقایق تاریخی بسیاری، از کتاب های فقه و حدیث و رجال که گمان وجود مطالب تاریخ در آنها نمی رود، به دست آورد و این، بر کوشش بسیار و اراده استوار او دلالت دارد. همچنین مسافرت در منطقه وسیعی از اطراف و اکناف عراق برایش میسر شد و بسیاری از آثار باقی مانده ی عراق قدیم را مشاهده کرد و بدین ترتیب، علم را با عمل همراه نمود.
از آنجا که وی قصد داشت تاریخ عراق پس از فروپاشی حکومت عباسیان را مفصل بنویسد، ناچار شد به زبان فارسی روی آورد؛ بدین جهت، به بررسی کتاب های فارسی به منظور استفاده از مطالبی که در باره ی تاریخ عراق در این کتاب ها نوشته شده بود، پرداخت.
به طور کلی، وی بیشتر به تاریخ اهمیت می داد و به همین علت، در آن صاحب نظر و متخصص شد و به جز علم انساب و رجال، آن هم به سبب ارتباط آن دو با تاریخ، به هیچ علم دیگری توجه نداشت. او این دو علم را به دقت مورد بررسی قرار داد، ولی در زبان عربی به سبک نگارش و نامه نگاری مهارت چندانی نداشت؛ ازاین رو، هیچ یک از آثارش برای دوستداران فصاحت و بلاغت جاذبه ای ندارد، زیرا معمولا سبک نگارش او، سبکی میان زبان محلی و فصیح است. در آثار او به عبارت های زیادی برمی خوریم که روشنفکران معاصر، آنها را نمی پسندند و نیز اشتباهاتی در اجتهاد و نتیجه گیری های تاریخی او به چشم می خورد. گذشته از این، آثار او همچون بسیاری از کتاب های قدیمی، دارای آشفتگی، بی نظمی، عدم فصل بندی و مانند اینهاست. با وجود این، از آنجا که فواید مهمی در آثار و کتاب های ارزشمند او وجود دارد، این کاستی ها از منزلت آنها نمی کاهند.
براقی، از قدرت حافظه، خوش فکری، حضور ذهن، دقت، تحقیق و بررسی و به طور کلی تمام ویژگی هایی که یک مورخ خوب باید داشته باشد، برخوردار بود.
وی، از دوران کودکی، برخلاف تمام افراد خانواده اش، به علم و تحقیق و عالمان تمایل داشت و به تاریخ علاقه ی خاصی نشان می داد؛ چنان که گویی سرشت او با بررسی و پیگیری حوادث و رویدادها آمیخته بود؛ با دانشمندان می نشست و به مجالس علما و خبرگان سالخورده رفت و آمد می کرد و از گفت وگوهای آنان بهره می جست و این، علاوه بر همه مطالبی بود که با سؤال کردن، بر آنها اطلاع می یافت. او با آگاهی و هوشیاری، رشد می کرد و هر حادثه ای که در اطرافش رخ می داد، توجه او را به خود جلب می کرد و با اطلاع کامل، آنها را می نوشت؛ افزون بر اینها، بیشتر اخبار مختلفی را که از کشورهای دور به او می رسید، یادداشت می کرد تا مطلبی را از دست ندهد. از حسن اتفاق، از عمر طولانی برخوردار بود و از دوران جوانی به تألیف اشتغال داشت و مجموعه ی بزرگی از وقایع تاریخی را که در طول زندگی شاهد آن بود، گرد آورد و این، افزون بر مطالبی است که از کتاب ها و آثار برجای مانده، به دست آورده بود.
براقی، به جمع آوری و بررسی کتاب ها، به ویژه کتاب های تاریخی پرداخت، ولی مساعد نبودن حال و تنگ دستی، او را از رسیدن به این مهم بازداشت، لذا به بازنویسی کتاب های مورد نیاز و حتی بعضی از کتاب های چاپ شده روی آورد، چون نمی توانست آنها را خریداری کند. به تنهایی کتابخانه ی کوچکی تأسیس کرد که دارای بعضی از آثار مهم و کمیاب بود. بازنویسی کتاب ها، برای او فایده ی دو جانبه داشت، زیرا تمامی کتاب هایی را که بازنویسی کرده بود، به دقت مطالعه می کرد و بدین ترتیب، بنیه ی تاریخی او تقویت می شد. علاوه بر این، وی در کتابخانه ها که در عصر او بسیار بود، بر تعدادی کتاب های ارزشمند چاپی و خطی آگاهی یافت و همه این کتاب ها را با جدیت مطالعه کرد؛ تا آنجایی که حقایق تاریخی بسیاری، از کتاب های فقه و حدیث و رجال که گمان وجود مطالب تاریخ در آنها نمی رود، به دست آورد و این، بر کوشش بسیار و اراده استوار او دلالت دارد. همچنین مسافرت در منطقه وسیعی از اطراف و اکناف عراق برایش میسر شد و بسیاری از آثار باقی مانده ی عراق قدیم را مشاهده کرد و بدین ترتیب، علم را با عمل همراه نمود.
از آنجا که وی قصد داشت تاریخ عراق پس از فروپاشی حکومت عباسیان را مفصل بنویسد، ناچار شد به زبان فارسی روی آورد؛ بدین جهت، به بررسی کتاب های فارسی به منظور استفاده از مطالبی که در باره ی تاریخ عراق در این کتاب ها نوشته شده بود، پرداخت.
به طور کلی، وی بیشتر به تاریخ اهمیت می داد و به همین علت، در آن صاحب نظر و متخصص شد و به جز علم انساب و رجال، آن هم به سبب ارتباط آن دو با تاریخ، به هیچ علم دیگری توجه نداشت. او این دو علم را به دقت مورد بررسی قرار داد، ولی در زبان عربی به سبک نگارش و نامه نگاری مهارت چندانی نداشت؛ ازاین رو، هیچ یک از آثارش برای دوستداران فصاحت و بلاغت جاذبه ای ندارد، زیرا معمولا سبک نگارش او، سبکی میان زبان محلی و فصیح است. در آثار او به عبارت های زیادی برمی خوریم که روشنفکران معاصر، آنها را نمی پسندند و نیز اشتباهاتی در اجتهاد و نتیجه گیری های تاریخی او به چشم می خورد. گذشته از این، آثار او همچون بسیاری از کتاب های قدیمی، دارای آشفتگی، بی نظمی، عدم فصل بندی و مانند اینهاست. با وجود این، از آنجا که فواید مهمی در آثار و کتاب های ارزشمند او وجود دارد، این کاستی ها از منزلت آنها نمی کاهند.
براقی، از قدرت حافظه، خوش فکری، حضور ذهن، دقت، تحقیق و بررسی و به طور کلی تمام ویژگی هایی که یک مورخ خوب باید داشته باشد، برخوردار بود.
wikinoor: براقی،_حسین