براح
لغت نامه دهخدا
براح. [ ب َ ح ِ ] ( اِخ ) اسم آفتاب است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). علم است آفتاب را. ( ناظم الاطباء ). مبنی علی الکسر، نامی است آفتاب را. ( مهذب الاسماء ).
پیشنهاد کاربران
در فرهنگ انگیلیسی در صورت گفتن نوعی از تعجب و بهت زدگی را به طرف دیگر میرساند.
کوتاه شده Brother.
کوتاه شده Brother.