برائق

لغت نامه دهخدا

برائق. [ ب َ ءِ] ( ع اِ ) ج ِ بریقة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). وآن شیر است که بر آن پیه یا قدری روغن ریخته باشند.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به بریقه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس