نیمکت گذاشتن، بر کرسی نشستن
بر کرسی نشستن
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
- سبز شدن سخن ( حرف ) ؛بر کرسی نشستن آن. ( از آنندراج ) :
گفتم که شود ازگل وصلت چمنم سبز
گل کرد خط از لعل تو و شد سخنم سبز.
ملا طاهر غنی ( از آنندراج ) .
گفتم که شود ازگل وصلت چمنم سبز
گل کرد خط از لعل تو و شد سخنم سبز.
ملا طاهر غنی ( از آنندراج ) .