برمزیدن. [ ب َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) مکیدن. مص . و رجوع به مزیدن شود: اگر نایژه که بتازی انبوبه گویند به گوش اندر نهند [ برای بیرون کردن آب که بگوش اندر شده باشد ] و برمزند صواب باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).