بر فرودی

لغت نامه دهخدا

برفرودی. [ ب َ ف ُ ] ( حامص مرکب ) اختلاف. تمایز. اختلاف مراتب و درجات :
برفرودی بسی است در مردم
گرچه از راه نام هموارند.
ناصرخسرو.
برفرودی اندر مزاج مردمان بسیار است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). برفرودی را دو طرف است و هر طرفی را حدیست. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

اختف تمایز .

پیشنهاد کاربران

بپرس